شب یلدای من آغاز شد نه سرخی انار نه لبخند پسته نه شیرینی هندوانه بی تو یلدا زجر آورترین شب دنیاست … بی من یلدایت مبارک ! . . . فرا رسیدن دی ماه،فصل امتحانات را تبریک می گوییم ! ستاد کوفت سازی شب یلدا . . . یلدا یعنی هر شب بی کسی یعنی غم…غصه…بی هم نفسی یلدا یعنی خاستن…عشق…تا سر حد جنون یلدا یعنی شب گریه های یک دل پر خون . . . . . . یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست شب یلدا مبارک ! . . . روی شما مثل گل هندونه ، خنده هاتون مثل قاچ هندونه روزگارتون مثل پوست هندونه ، جیبتونم پر تخم هندونه یلداتون مبارک . . . شده یلدا مقارن با محرم / نمی دانم بخندم یا بگریم مبارک، تسلیت عید و عزاتان / پس از شادی بخور یک ذره هم غم .
. . من بلندای شب یلدا را / تا خود صبح شکیبا بودم شب شوریده ی بی فردا را / با خیال تو به فردا کردم چه شبی بود ! عجب زجری بود ! غم آن شب که شب یلدا بود … . . . درنای خشک مرثیه خوان نمانده است / طفلی برای زینت کبری نمانده است باید به جای حافظ و سعدی لهوف خواند / دیگر برای ما شب یلدا نمانده است . . . یا حسین . . . تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى ، شب یلدا بسازد ؛ ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است . . . . ما منتظر صبح شب یلداییم دستی به دعا تا فرج فرداییم . . . . . . مژده داد منتظر باش، یلدا نزدیک است… شاید او نمی داند طولِ درد و غم انتظار در شب یلدا، به اندازه ی همان ثانیه های کوتاهِ بلندی اش بیشتر است . . . . . . یادمان باشد با آمدن زمستان اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم تا دچار سردی فاصله ها نشویم … یلدا مبارک ! . . . لذتی که در چتربازی و خراب شدن ناگهانی به خانه فک و فامیل، در شب چله هست در تشریف فرمایی با دعوت قبلی نیست ! . . . باور به نور و روشنایی است که شام تیره ، از دل شب یلدا جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد . یلدا یتان مبارک . . . خوب می دانم قماری بیش این دنیا نـبود من ولی در حسرت بُردی،خمارت مانده ام سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام . . . . . . به صد یلدا الهی زنده باشی انار و هندوانه خورده باشی اگر یلدای دیگر من نباشم تو باشی و تو باشی و تو باشی یلدا مبارک ! . . . اگر میم مشکلات را برداریم زندگی شیرین میشه ، برایت هزاران یلدای شکلاتی آرزو دارم … عمرتان طولانی ، قلبتان آفتابی ! . . . یه دوست هم نداریم اسمش یلدا باشه یه حسِّ خاص بهم دس بده این شبا ! والللا… . . . چل بار بگو ( چل تا چلو چل بار چلو میدم ) و برای چل تا چل بفرست تا شب چله یه خبر چل کننده چلت کنه ! “ چله ی قشنگتون مبارک ” . . . رفیق ، زمستون رسیده ؛ سردت شد خبرم کن تا بیام برات بسوزم ! *یلدات مبارک* . . . امسال چه زیباست ، شب یلدای من طولانی ترین شبی که به تو فکر مکینم و از یادآوری نگاه پرمهرت شب سیاهم لبریز از نور عشق میشود … یلدا مبارک ! . . . ای کاش می دانستم چگونه به صبح رسانم تمامی شب هایی را که با رفتنت یـلـدا شدند … . . . بلندای شب یلدای من باش طلوع روشن فردای من باش ولی فردا خدا داند کجایی همین حالا همین حالای من باش . . . بیا تا در بلندترین فرصت شبانه ، از هزار رنگی پاییز به یکرنگی زمستان برسیم … یلدا مبارک ! . . . شب هجرانت ای دلبر، شب یلدا است پنداری رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری یلدا مبارک . . . شب یلدا شب بزم و سرور است شبی طولانی و غمها بدور است شباهنگام تا وقت سحرگاه بساط خنده و شادی چه جوراست یلدا مبارک . . . Yalda yani : “Y”ademan bashad ke zendegi “A”nghadr kootah ast ke “L”ezzate “D”aghigheyi bishtar be ham “A”ndishidan ra bayad jashn gereft . . . کاش هندونه یه دکمه Ctrl+Z داشت که اگه بعد از بریدن سفید درمیومد سریع برمیگردوندیش و یه بار دیگه امتحان میکردی … . . . تو که نیستی ، “یلدا” بلندترین شب سال نیست ؛ اوج دلتنگیست … . . . بیا ای دل کمی وارونه گردیم برای هم بیا دیوونه گردیم شب یلدا شده نزدیک ای دوست برای هم بیا هندونه گردیم شب یلدا مبارک . . . شب یلدا ، شب یلدا ، عطر پیرهن تو داره شب یلدا ، شب یلدا ، تو رو یاد من می یاره واسه ی نشستن غم ، روی قلب پاره پارم عطر پیرهن تو رو بس ، یاد اسمون تارم . . . . . . هرچه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها . . . یلدایتان رویایی ، روزهایتان پر فروغ ، شبهایتان ستاره باران . . . . . . به آخر پاییز پاییز رسیدیم,همه دم میزنند از شمردن جوجه ها ! روی تختت امشب : بشمار تعداد دلهایی را که به دست اوردی ! بشمار تعداد لبخندهایی که بر لب دوستات نشاندی ! بشمار تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی ! فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟ جوجه ها را بعدا با هم میشماریم ! . . . دوباره نوبت دیدار یلداست / بدون یار این یلدا چه تنهاست وجودش نور در این تیره شب بود / بدونش این شب یلدا و سرماست دگر یلدا برایت دل ندارم / نگاهم منتظر بر نور فرداست همه در شور این یلدا بهارند / انار سرخ بر سفره چه زیباست ندارم جز تو امشب آرزویی / که با تو هر شب من مثل یلداست . . .
همیشه به بلندی شب یلدا می خندیدم بلند ، طولانی ، ماندگار فقط برای یک دقیقه… چقدر خندیدم برای این یک دقیقه… اما آن روز که بار سفر بسته بودی وگفتم یک دقیقه بیشتر بمان و تو گفتی وقت تنگ است ، کوله بار باید بست ، باید رفت… آن روز فهمیدم این یک دقیقه های غریبانه چه غوغایی میکنند . یک دقیقه با تو بودن ، چقدر بلند ، طولانی و ماندگار است… چقدر گریستم برای این یک دقیقه … . . . لبخندت برقرار ، محفلت گرم ، شادی ات همیشگی یلدایت مبارک . . . دو قدم مانده به رقصیدن برف یک نفس مانده به سرما و به یخ چشم در چشم زمستانی دگر تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان یک سبد عاطفه دارم همه تقدیم شما یلدات مبارک . . . چه سخاوتمند است پاییز که شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد زمستانتان سفید و سلامت . . . یلدا مبارک . . . دوباره داغ دل مـــرا تــازه میـکند! شب یــــــــــلدایی ک نیستی… می بینی،یـــک دقیقه چه بــر ســر مردم آورده، مــن چــه مـیـکـشم از هــزاران هــزار دقـیـقـه نبودن! بـی تـفـاوتـی نیـسـت، حسـی بــه هـیـچ شـب یــلْـدایی نـدارم دیــگـر… . . . شبم می تابه یلدایی دوباره حسه زیبایی می خونم ماه شبها رو می گیرم عشق لیلارو بازم مجنون می شم با تو ستاره دیده چشماتو شب یلدای من هر روز میگه از عشق تو با سوز . . . شب یلدا کنار یار بودی به او دلبسته و بیمار بودی شپش هایش گرفتی از سر شب توی نادان مگر بیکار بودی ؟ .
. . شیرینىِ در کنار هم بودن لبخندهاى امشب، هزار بار بهتر از اشکِ حسرت ریختن بر مزار جدایى هاى فرداست . . . میان همهمه برگ های خشک پاییز فقط تو ماندی که هنوز از بهار لبریزی روزهای آخر پاییزت پر از خش خش آرزوهای قشنگ ! پیشاپیش یلدا مبارک . . . یـــه پایـــیزه دیگم از رفـــاقـــتمون گذشــــت یــــلدات مبــــارک رفــــیق ! . . . شب یلدا، «شب عاشقان بی دل» آکنده از عطر مهربانی، سرشار از ترنّم عشق و لبریز از تبسّمِ آینده باد! . . . تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛ ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است . . . امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم . . . باور به نور و روشنایی است ، که شام تیره ،از دل شب یلدا جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد یلدایتان مبارک . . . امشب را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم … شب یلدا ، این شب زایش مهر و میترا ، شب زایش نور و روشنائی بر تو ایرانی مبارک . . . یلدا، مجالى است براى تکرار هر آنچه روزگارى، سرمشق خوبى هایمان بوده اند و امروز بر روى طاقچه عادت هایمان غبار مى گیرند . . . رفیق ، زمستون رسیده ؛ سردت شد خبرم کن تا بیام برات بسوزم ! یلدات مبارک . . . روی گل شما به سرخی انار شب شما به شیرینی هندوانه خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندی یلدا شب یلدا مبارک . . . امسال چه زیباست ، شب یلدای من طولانی ترین شبی که به تو فکر مکینم و از یادآوری نگاه پرمهرت شب سیاهم لبریز از نور عشق میشود … یلدا مبارک ! . . . تو که نیستی ، “یلدا” بلندترین شب سال نیست ؛ اوج دلتنگیست … . . . اگر میم مشکلات را برداریم زندگی شیرین میشه برایت هزاران یلدای شکلاتی آرزو دارم عمرتان طولانی ، قلبتان آفتابی ! . . . شادی هایت به بلندای امشب و غم هایت به کوتاهی امروز … . . . با صدها برش بر مغز هندوانه یلدا کوتاه نمی آید ؛ اما شیرینی حضورمان تا سحر کوتاه می کند بی شک گیسوان بلند آخرین شب آذر را … . . . یه جای اینکه رز یا پونه باشیم / برای هم بیا گلخونه باشیم نکن تلخی به یمن جشن یلدا / برای هم بیا هندونه باشیم . . . . . . فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوز / با دیدن نرخ هندوانه دیروز یلدا تو کمی دیر تر امسال بیا / یارانه برای تو ندادند هنوز ! . . . تو دلداری چو من دیوونه داری تو مجنونی چو من بی خونه داری شب یلدا مرا دعوت کن ای دوست اگه تو یخچالت هندونه داری ! . . . کاش می شد برای ِ یک شب هم که شده هندوانه باشم همان قسمتش که سهم ِ توست ! یلدا مبارک . . . شب یلداست مراقب باش خرابت نکند غافل از واقعه کرببلایت نکند ای که دم میزنی ازعشق حسین بن علی آنچنان باش که ارباب جوابت نکند . . . یادمان باشد با آمدن زمستان ، اجاق خاطره ها را روشن بگذاریم تا دچار سردی فاصله ها نشویم . . . یلدا مبارک . . . اندوهت را به برگها بسپار! واپسین روزهای پاییزت بخیر، دوست چهارفصل من! یلدایت پر از مهربانی . . . مرگ دست خداست ، شب چله بهونه س ! . . . شب یلدا قدم آرام بردار / کمی هم احترام ما نگهدار تو میبینی ربابم غصه دار است / بنی هاشم هنوزم داغدار است صدای العطش در گوش مانده / بدن ها بی کفن هر گوش مانده شب یلدا تو هم چله نشین باش / سیه پوش غم سالار دین باش . . . صدای تیک تاک ساعت می آید زمان می گذرد و یلدا دستهای پاییز را در دستان زمستان می گذارد کاش یلدا فکری به حال دستهای ما می کرد . . . . . . روم نشد بهت زنگ بزنم تو رو خدا برای شب یلدا به کسی قول نده باهات کار دارم با خودت نه با اون صدای قشنگت کار دارم میخوام رو وانت داد بزنی: هندونه هندونه . . . هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی روزهایتان پر فروغ شبهایتان ستاره باران . . . . . . تنهایی یعنی : شب یلدا تمام شب رادیو گوش بدی و فقط ایرانسل بهت پیام تبریک بده . . . . . . پای یلدای دلت یواشکی زمزمه کن زیرلب یه یادی ازنوردل فاطمه کن چشماتوخیره کن و سوره والعصروبخون یه دعابراظهورپسر فاطمه کن اللهم عجل لولیک الفرج (هدیه شب یلدا) . . . تو خوبی…تو بهترینی…تو تکی اینم از هندونه شب یلدات بذارش تو یخچال خنک شه ! یلدا مبارک . . . از غم به جان آمد دلم درمان ندارد شام غریبان را سحر امکان ندارد امشب شب مهتاب و یلدا با هم آمد تکرار تلخ ماجرا پایان ندارد . . . امشب جایی نری میخوام بشمرمت جوجو یلدات مبارک . . . شب یلداست دلم در خواب پروانه شدن بود ولی افسوس دلم در اوج رفتن روبه شمعی سوخت و من نالان کنار سفره ای از عشق خالی شبی مایوس و سرگردان دارم امشب . . . . . . بدو که روز کوتاهه / پائیز آخر راهه هندونه رو آوردی؟ / جوجه هاتو شمردی ؟ زمستون میشه فردا / مبارک باشه یلدا ! . . . در این شب که همه آرزوهایی دارند آرزوهایم تحقق آرزوهای توست یلدات مبارک عزیزم . . . آخر پاییز شد ، همه دم می زنند از شمردن جوجه ها ! روی تختت امشب ، بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی … بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی … بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی … فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟! جوجه ها را بعدا با هم میشماریم … یلدات مبارک . . . تو میری و من فقط نگاهت می کنم تعجب نکن که چرا گریه نمی کنم بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای دیدن تو همین یک لحظه باقیست تا یلدایی دیگر انتظارت را خواهم کشید . . . به ۱۰۰ یلدا الهی زنده باشی انار و سیب و انگور خورده باشی اگر یلدای دیگر من نباشم تو باشی و تو باشی و تو باشی یلدا مبارک . . . اشعار زیبا ویژه شب یلدا . باز می آید شب یلدا آغاز می شود باز زمستان کاش دراین شب یلدا فال حافظم خوش آید ونیکو شب یلدا چو هست بلندترین شب پس عمر خوشی هایت باشد این چنین شب… هرشبتان یلدایی محسن ولیخانی . . . . . یلدا چه شبی پر از حکایت دلداده به هم پر از حمایت یلدا شب ما شب قشنگییست سفره دلمون پر از یه رنگیست یلدا رو ببین سالی گذشته در فراق یار حالی گذشته یلدا شبیه که دوستی کاشتیم آن شب جای قهر آشتی داشتیم یلدا میمونه تو خاطراتم تا یلدای بعد من با هاتم حسن فرهمند . . . . . گذاشت پائیز ندا زمستان آمد شب طولانی شد شب زیبا ی یلدا همان یلدا مرا زد دل فال عشق شب عشاق یلدا شب هجران یلدا شب خال رخ یار یلدا شب شمع فروزنده یلدا شب زلف سیاه گیسو یلدا شب لیلی یلدا تو مجنون داری شب یلدا سلام یلدا سفید برف روحت شیرینی هندوانه عشقت سرخی انار قلبت به بلندی شب یلدا (رقیه حبیبی ) . . . . . شب یلدا همیشه جاودانی است زمستان را بهارزندگانی است * شب یلدا شب فر و کیان است نشان ازسنت ایرانیان است * شب یلد ا و وصف بی مثالش خداوندا مخواه ،هرگز زوالش * شب یلدا فراتر از همه شب نبینم هیچ کس افتاده در تب * شب یلدا زحزن و غم مبراست بساط شادمانی ها مهیاست * شب یلدا بیا روشن روان شو به نزد شاعران همزبان شو * شب یلدا شب سال است ای دل مرا در انجمن ، شعراست محمل * شب یلدا بلند است و یگانه نمی گیرد دلم هرگز بهانه * شب یلدا کنار دوستان باش برای ما گلی ازبوستان باش * شب یلدا به آجیل و ترانه بساط میوه ها در کنج خانه * شب یلدا ، انار و هندوانه غذا سبزی پلو، ماهی بهانه * شب یلدا کتاب قصه ها باز تمام کودکان همراه و همساز * شب یلدا پدر در خانواده به مادر هدیه ای با عشق داده * شب یلدا برای من همیشه شبی با برف و یخ از پشت شیشه * شب یلدا برای هر خردمند بود نیکو شبی ، سرشار از پند علی واشقانی . . . . . یلدا سفیدی ی چشمِ کودکی ست، سیاه، بر منقار کرکس!… * یلدا گیسوان بلند و خیسِ مادرِ من بود که دسته دسته… بر دست سیاهِ زمستان طعمه ی باد شد… * یلدا عمقِ زخم های من است… که با هیچ ضیافتی سیر نمی شود؛ * یلدا دردهای یله شده ی من است که سحرشان را سِحر، کرده اند؛ * یلدا عشق من بود به کوتاهی ی یک قطعه؛ * …و یلدا، آه! آیینه ای بود بر پیشانی ی غزلم؛ که با مکرِ انار، در هم شکست! محمد ترکمان . . . متن دلشکسته غمگین یلدا . آن شبی که برایم پر از درد و دلتنگی بود دوباره فرا رسید ٬ ای کاش که فرا نمیرسید! شبی که خستگی زندگی را از تمام وجودم احساس کردم ٬ یک شب پر از درد و دلتنگی… شبی که در آغاز با بغض غریبی آغاز شد اما تمام غم و غصه های دلم ٬ بغضم را شکستند و چشمانم را وادار به اشک ریختن کردند… اشکهایی که تمامی نداشتند و قطره قطره مثل خون بر زمین میریختند… یک شب مهتابی ٬ در حالی که مهتاب نظاره گر چشمهای خیسم بود… هر لحظه که خاطره های با هم بودنمان در خاطرم تکرار می شد دلم به درد می آمد… هر قطره از اشکهایم به یاد هر کدام از خاطره های شیرین با هم بودنمان بود… یک شب تلخ بلند با یک عالمه دلتنگی ٬ سهم چشمهای بی گناهم بود…. فرا رسید شبی که باز باید به یاد تو تا سحر اشک بریزم… اینبار همدم من یاد و خاطره های با هم بودنمان ٬ و همزبان من صدای هق هق گریه هایم بود…. دیگر هیچ امیدی به آن نداشتم که سحرگاه را ببینم ٬ دیگر دنیا را تیره و تار میدیدم… و ای کاش تو در آن شب در کنارم بودی که ببینی من چقدر تو را دوست میدارم تا بدانی که بدون تو هر شبم برایم همان شب یلدای چشمانم هست!
|